بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

32 ام - سگِ وبگرد

سیاست
سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۴:۱۴ ب.ظ

مدتی قصد داشتم درباره وبگردی بنویسم؛ فرصت نمیشد. دیدم نزدیک انتخابات است و تنور داغ، پس باید نان را بچسبانم. این وبگردی رسم بدی است که نسل ما را دچار کرده است. خدا را شکر بر وزن ولگردی، کلمه وبگردی حاصل شد که از همان ابتدا تصور زشت و ناپسند بودن را در اذهان ایجاد کند. باید فرهنگستان این کلمه را در دامنه لغات پارسی اضافه کند با این تعریف: «کاری عبث و نافرجام که فرد در طی آن با خواندن مجموعه ای اطلاعات غلط، علاوه بر تلف کردن عمر خود و از دست دادن فرصتها، توشه ای از گناه نیز بر میگیرد.» بله، گناه. در آن زمان که رسانه‌های جمعی وجود نداشتند، خداوند فرمود وقتی میخواهید درباره شخص ثالثی سخن بگویید مراقب باشید غیبت نشود. حالا گیریم غیبت هم میشد. مگر چه میشد؟ فوقش شنونده به چهار نفر دیگر میگفت و در حد اعلایش، یک حرف ناصواب در سطح یک قبیله یا روستا میپیچید. امّا الآن چه؟ به اسم «دانستن حقیقت حقّ مردم است» همه چیز گفته میشود. آن هم نه درِ گوشی و بین چند نفر؛ بلکه بین هزاران نفر و بلکه بیشتر. اصلاً مگر ما در نسبت با غیبت میگوییم اگر حرف دروغ باشد نباید گفت؟ نخیر! کافی است شخص مورد بحث راضی نباشد، همین و بس. دروغ باشد که گناه چند چندان است. مگر هر حقیقتی را باید گفت؟ مگر خدا که خود حقّ است، و اولیائشان که بر حقّ‌اند، همه حقایق را به همه کس می‌گویند؟ هر خبرگزاری که میخواهد حرفی را از کسی نقل کند باید ابتدا از او اجازه بگیرد. امّا مگر این چیزها حالیشان میشود؟

شما فقط حجم گناهانی را که در این سایتهای خبری، رسانه‌های صوتی و تصویری و حتّی وبلاگها در طول یک روز میشود را تصور کنید. اصلاً میتوانید تصوّر کنید؟ حتماً از علما داستانها شنیده اید که حتّی نسبت به شنیدن غیبت هم حساس بوده‌اند و مجالس غیبت را فی‌الفور ترک می‌گفتند. حالا حجم گناهانی که در این خبرگزاری‌ها ردّ و بدل میشود را با عمل علما قیاس کنید. من درمانده‌ام که این زمین چطور هنوز بر اثر گناهانِ ما شکافته نشده است و چطور با اینهمه گناه، ما زنده‌ایم؟ خاک بر سر این نسل از بشر. آن از گناهانِ عیان‌اش؛ از نسل کشی و غارت و فساد و دیگر موارد. و این از گناهانِ پنهانش که حتّی حسین شریعتمداری‌هایش هم با اسم دین، آخرت خود و دیگران را به آتش می‌کشند. از خدا بترسید. هر بچه‌ی سوسولی که از مادرش قهر میکند میرود یک سایت خبری میزند. و این تازه اوّل ماجراست. یارو باید رنکینگ سایتش را هم بالا ببرد. پس باید خبر جنجالی بزند. و اینجاست که آبروی مسلمانان یکی یکی به حراج گذاشته میشوند. من به جرأت میتوانم بگویم که اکثرِ خبرگزاری‌هایی که دیده‌ام آبروی مسلمانان را به توبره کشیده‌اند غیر از معمولِ خبرهای شبکه‌های صدا و سیما، آنهم خدا را شکر به دلیل موانع قانونی. البته این اواخر «صرفاً جهت اطّلاع»هایی وارد گود شده‌اند تا از قافله(در اصل غافله!) عقب نمانند. یعنی شما فکر میکنید این خبرنگارها در طول دوران تحصیلشان از انواعِ گناهِ خبررسانی هم چیزی میخوانند؟ اتفاقاً برعکس، آنها یاد میگیرند چطور ماهرانه‌تر گناه کنند تا خبرشان داغ‌تر باشد. وقتی میگوییم علم ما بومی نیست یکی‌اش این چیزهاست. تا میگوییم علم بومی یکهو همه فکر میکنند مثلاً علم زمین‌شناسی را میخواهیم بومی کنیم! در تبلیغات هم دقیقاً برعکس این صادق است. یعنی در خبر رسانی یاد میگیرند چطور یک چیزی را نیست و نابود کنند و در تبلیغات سعی میکنند چطور از کاه کوه بسازند و مثلاً مردم را وادار کنند یک محصول آشغال را بخرند. یا به همان نسبت به فلان کاندیدا رأی دهند! و قرآن صریحاً میگوید شیطان گناهان را زینت میدهد. مگر در صنعت بسته بندی این نیست که زینت دهید تا مشتری بخرد! این دو نقطه یعنی از دو سر بوم افتادن. یعنی چطور یک چیز را نابود کنی و چطور چیز دیگری را علم کنی. حد تعادل امّا این وسط گمشده است.

حرف آخر. در سایتهای خبری مدام پرسه نزنید، باور کنید گناه دارد. چون سگِ وبگرد نباشید که در این میان، سگ‌هایِ وبگرد هستند که هیزمِ جهنم دیگران میشوند؛ خود را در گناه دیگران شریک نکنید...


پی نوشت: 1- حتماً فیلم Game Change را ببینید. در آنجا صحنه‌ای است که قرار است سارا پیلین بعنوان جانشین رئیس جمهور جان مک کین معرفی شود. در آن صحنه به او گفته شد: اگر وارد فضای انتخاباتی شوی، هیچ مرز و محدوده خصوصی نخواهی داشت و همه اطلاعات تو در رسانه های جمعی قابل دسترس خواهد بود. او قبول کرد و عملاً در فیلم نشان داده شد که این اتفاق برای وی افتاد و این خبرگزاری‌های کثیف، حیثیت برای وی باقی نگذاشتند. 2- به هر کسی که وارد اینترنت میشود سگِ وبگرد اطلاق نکردم. بلکه به کسی که معتاد و آلوده‌ی این خبرگزاری‌هاست سگِ وبگرد میگویم. 3- از زبان عالم و پیشوای مسلمین بشنوید: «رسانه‌هاى الکترونیکى و اینترنتى متأسفانه موجب شده‌اند که افراد بى‌محابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید کنیم به قانون۹۱۰۱۰۱... واقعاً یکى از چیزهائى که ما همه‌مان باید توجه کنیم، به مردم هم باید بگوئیم، یاد بدهیم که توجه بکنند این است که: به صرف توهم این که حالا این کار مصلحت دارد، دستشان را، یا قلمشان را، یا وبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به دهنشان آمد، آن را بگویند.۸۹/۱۰/۰۷» (منبع) فایل صوتی‌ای به مدت یک دقیقه که برگزیده ای از درس خارج فقه حضرتِ آقا میباشد و در این باره و محدوده غیبت بحث میکند را میتوانید از این لینک دریافت کنید. بسیار حکیمانه و فقیهانه ایراد شده است و  پیشنهاد میکنم حتماً گوش دهید. (منبع)

وظایف رسانه‌ها در انتخابات در بیانات رهبر انقلاب

نظر شما چیست؟

تا کنون ۶ نظر ثبت شده است
هر خبرگزاری که میخواهد حرفی را از کسی نقل کند باید ابتدا از او اجازه بگیرد. امّا مگر این چیزها حالیشان میشود؟


مطمینی؟
بعدشم در زمینه مسایل مهمی که سرنوشت جامعه بهش بنده گاهی غیبت حتی واجب میشه

بله، چه بسا فرد حرفی را برای عده خاصی زده باشد
گیرم فتوایت درست باشد. چند درصد از خبرها مسئله مهم کشوری است؟

فایل صوتی ای را که گذاشتم گوش بده و این را نیز از آقا بخوان:
این وضعى که وجود دارد درست نیست. البته انتقاد منطقى، گفتن حرف صحیح اینقدر حرفهاى آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آنها را بکند، اصلاً هم غیبت نیست، و میتواند انسان نقد بکند. بله مسلّم است، امروز یک جریان صحیح و حقّى در جامعه‌ى ما وجود دارد، جریانهاى باطلى هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق میخواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در این شکى نیست. آدمهائى هم در رأس این جریانات هستند. چه لزومى دارد که انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومى دارد که غیبت اینها را بکند. حرف آشکار اینقدر دارند؛ همان حرفهاى آشکار را بیان بکنند، تبیین بکنند، توضیح بدهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هیچ نیازى به غیبت کردن نیست که آدم بگوید حالا ما براى اصلاح مثلاً غیبت میکنیم.

سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید

تبارک ا... از این فتنه ها که بر سر ماست


ببینید مرز واقعا باریک است ... واقعا باریک است ...

اما...
"حسین شریعتمداری ها آخرت خودشان و دیگران را به آتش می کشند" ؟؟
این الان غیبت نیست ؟ تهمت نیست ؟




سلام
بله. موافقم با شما. مرز بسیار باریک است. و چون مرز بسیار باریک است و آقای شریعتمداری به راحتی و صریح در مورد هر مسلمانی قضاوتهایی میکند میتوان فهمید که ایشان احتمالاً در بسیاری از موارد از بسیاری مرزها گذشته اند.
اینکه غیبت است من را به فکر انداخت. باید بیشتر فکر کنم. شاید حق با شما باشد.
امّا یک چیز دیگر هم هست. حداقل در مورد چند قضاوت آقای شریعتمداری برایم محرز شده که اشتباه کرده اند و دیده ام که هنوز هم روی اشتباهشان هستند. بر من محرز شده که ایشان حداقل در یک مورد قضاوت خطا کرده اند و به عبارتی گناه کرده اند. و دیده ام روی این گناهشان پایفشاری کرده اند. و دیده ام که این گناه را علنی انجام داده اند نه در خفا. خوب من با این زمینه ها و محرز شدن چند مورد از خطاهایشان به این نتیجه رسیده ام که باید اسمشان را ببرم تا دیگران در جریان باشند و تمام حرفهای ایشان را درست تلقی نکنند. این خلاصه استدلال من است امّا باز هم باید فکر کنم. دوست دارم نظرتان را بگویید و اگر در اشتباه هستم اطلاع دهید و قطع به یقین بدانید اگر مطمئن شوم اشتباه از من بوده جمله را تصحیح خواهم کرد.
در پناه حق
یاعلی
خب برای منی که چنین خطایی از ایشان ندیده ام و اطلاعی از گفته های شما نداشتم، این جمله ی "حسین شریعتمداری ها آخرت خودشان و دیگران را به آتش می کشند" گران تمام شد.
اما اینکه می گویید فسق علنی شده و خطاهای ایشان محرز شده معادله را تغییر می دهد!  بهتر این بود لینک یا سندی از گفته هایتان قرار می دادید...


سلام
مثلاً در برخورد با آقای خاتمی ایشان همیشه حرفهایی زده اند که گفته اند سندش هم هست ولی سند را رو نمیکنند. مثل این قضیه که آقای خاتمی با جورج سرس دیدار کرده. این قضیه را ایشان در بوق و کرنا کرده اند ولی برای مصلحت(!) سندش را رو نکرده اند! سندش فقط یک حرف از خود جرج سرس است که آنهم سند قابل قبولی برای اثبات این مدعا و ریختن آبروی یک مسلمان نیست. 
این حداقل یک موردش بود.
البته ما به آقای خاتمی انتقاد داریم ولی چون انتقاد داریم دلیل نمیشود انگهایی بی دلیل یا با دلایل ضعیف و محکمه ناپسند به ایشان بزنیم.
در پناه حق
یاعلی
  • ...:: زرافه ::...
  • استفاده کردیم اخوی. بسیار کامل و جامع بود و پر از نکته. خدا خیرت دهد:)


    سلام
    ممنون عزیز
    لطف دارید
    خدارو شاکرم که هنوزز مسلمونایی هستن که مثل شما فکر میکنن
    اما بنظرم خودتون هم خیلی بیشتر احتیاط کنید


    انشالله اگر خدا توفیق بده بتونیم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی