خستهام، از اینهمه خسته بودن...
از این خستگیهای ممتد...
هر قدر دهانت را بیشتر باز کنی
چشمانت بیشتر بسته میشوند ...
دروغ میگویند...
انسان آزاد آفریده نشده است...
انسان «بنده» آفریده شده است...
اسم خوبی دارد، تحقیق و توسعه!
یعنی توسعه بدون تحقیق کشک است. هزینه اضافی است.
امّا حتی اگر هم این واحد را ایجاد کرده باشیم، از بس عاشق توسعه هستیم، تحقیقش را فاکتور میگیرم!
اسم خوبی دارد... اوّل و مهمتر تحقیق، بعد توسعه...
جهان مجازی، جایی است که آزادیِ آن، مفهوم آزادی را برای آزادی خواهان جابجا میکند و مفهوم خواب غفلت را نیز به همان شدت.
آزادی در حد رؤیا، و رؤیا در حد واقعیت، همراه با اختیار...
در حقیقت، خوابی است با چشمان باز...
دهان دریده را مرنجان. حتی نصیحت نیز مکن!
رنجیده که شود دهانش را باز میکند آبروی تو را جلوی کس و ناکس میبرد! به خصوص اگر از اقوام و بستگان باشد...
فقط خودت را از زبانش در امان بدار...
مدتی که ننوشتم در فکری بودم. در فکر اینکه مینیمال نوشتن در بلاگ حکم اسراف داشته باشد! وقتی مطلب نوشتن در این سرویس هزینه بر است اگر مطلب در حد یک یا چند جمله مختصر باشد، آنوقت هزینه کردن برای آن شاید منطقی نباشد. به این جهت در فکر این بودم که دیگر در وبلاگم مطالب کوتاه و چند جمله ای ننویسم. بنابراین سعی کردم مقداری در سرویسهای اجتماعی مانند و
بنویسم. در واقع مطالب کوتاه و احتمالا کم عمق تر را در آنها بیاورم و مطالب بلند و عمیق و تفصیلی را در اینجا بنویسم. دیگر مزیت این دو سرویس وجود نرم افزار موبایل بود که باعث میشد تا چیزی به ذهنم میرسید راحت تر بنویسم. اما مشکلی هم وجود دارد و آن بحران هویت است! این وبلاگ بخشی از هویت من است و میتوانم آنرا به دیگران هدیه کنم امّا این چیزی نیست که در شبکه های اجتماعی موجود باشد. در واقع شبکه های اجتماعی محیطی تقریباً کمونیستی ایجاد کردهاند، جایی که هویت فردی مفهوم کمرنگی دارد در مقابل هویت جمعی. آنجا شبکه های اجتماعی هستند که اصل هستند و هویت دارند و اینجا وبلاگ هرکس است که هویت مستقل دارد و سرویس ارائه دهنده وبلاگ (مثل بلاگ بیان) بسیار کمتر موضوعیت دارد. شاید در این سیر سایتهای شخصی بیشترین هویت مستقل را داشته باشند و وبلاگها بسیار نزدیک به سایتهای شخصی باشند امّا شبکه های اجتماعی بیشترین هویت جمعی را ارائه دهند.
این موضوع نیازمند تعمّق و تفکّر بیشتر است امّا در نهایت بنده هویت مستقل خود را بیشتر ترجیح میدهم. دوست ندارم مثلاً تحت لوای اینستاگرام شناخته شوم. میخواهم هویتم را خودم بسازم. بنابراین بازگشتم به همینجا. اوّل خواستم تعدادی از جملکها را در یک پست بگذارم مانند این پست ولی دیدم ناهمگونی آژاردهنده ای دارند بنابراین به مسئلهی اسراف در نوشتن نیز انگار باید تن در دهم. بعلاوه عدم وجود نرم افزاری از این سرویس برای گوشیهای همراه را نیز باید بگونه ای تحمل کنم. البته احتمالا از آن دو سرویس مذکور خارج نمیشوم و آنجا را هم به موازات اینجا ادامه خواهم داد ولی تصمیم دارم همینجا را مرکز نوشتارم بگذارم و هرچه دارم ابتدا اینجا بنویسم.
کلمات کلیدی:
شبکههای اجتماعی
شبکههای اشتباهی
- ۵
- جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۰۶ ب.ظ
به قول دوستی دو نفر حرفت رو درست بفهمند بهتر از اینه صدتا لایک بخوری.
ممنون :)