جای شما خالی، غروب زیبای دیروز را بر بلندای بام اسکندریهی سنهی ۴۰ قبل از میلاد مسیح گذراندم. از پنجرهی چهل اینچی خانهمان سفری داشتم به زمان-مکانی دیگر. سفر کوتاه بود اما جذاب. شب که شد، نسیم خنک مدیترانهای، بر روی بام فانوس اسکندریه قلقلکم میکرد. خسته که شدم خودم را از همانجا در آسمان اسکندریه رها کردم! وه که چه پرواز لذت بخشی بود! خوش گذشت! جایتان خالی! هوس میکنم شبی را هم بر بام برج تهران اینطور بگذرانم! بروم لب بام، همینجور بنشینم! و خسته که شدم، خودم را رها کنم! چه فرود لذت بخشی خواهد شد! به زمین که رسیدم، از این بازی کثیف خارج شدهام! آنپلاگ میشوم! آن شب، به چه خواب عمیقی خواهم رفت...
View this post on Instagram
- ۰
- چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۴۲ ب.ظ