دیشب یک خواب بانمک دیدم که بیارتباط با اوضاع این روزهایم نیست. ترکیبی از بهرهمندی از طبیعت و سیاست!
خواب یک درخت بسیار بزرگ و قدیمی را دیدم. چیزی به قدمت درخت کهن ابرکوه یا بیشتر و اندازهای شاید چهار الی پنج برابر. یک درخت تنومند غولپیکر. این درخت در یک گودال بسیار بزرگ روییده بود و تا آسمان رفته بود. دولت هم این گودال را آجر و سیمان و تزئین کرده بود و محوطهای زیبا از آن ساخته بود. این درخت به دلیل همین جذابیتش برای مردم مقدس شده بود و مردم آنرا منشأ خیر و برکت میدانستند. تا آنجا که بزرگان و مقدسمآبان مردم قرار گذاشته بودند این درخت را بعنوان کدخدا و پیشوای جدید خود انتخاب کنند! و من حیرتزده با آنها کلنجار میرفتم که این درخت هرچند هم بزرگ و قدیمی است اما نمیتواند پیشوایتان باشد! او که نمیتواند اوضاع را مدیریت کند. او حتی با شما حرف هم نمیزند! چطور میخواهد کاری کند؟!
ولی کاش این خواب آشفته راست بود تا به قول سهراب به جای مردان سیاست مینشاندیم درخت تا حداقل هوا تازه شود!
عکس از درخت زیبایی در #دشت_دریاسر
فروردین ۱۴۰۰
View this post on Instagram
- ۱
- سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۰۴ ب.ظ
سلام
خلاصه به همت بزرگواران قرار هست این چند سال آینده همه چیز گل و بلبل بشه فقط ماندم قراره خاک ها را از این به بعد سر کی بریزن و اونو سیبل کنند !!!