بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

22 ام - اقتصاد برکت مبنا

اقتصاد
سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۱، ۱۲:۴۸ ب.ظ

هفته پیش حسن عباسی در کلاس نظریه پزدازی اش، تئوری اقتصادی برکت مبنا ارائه داد. که الان اقتصاد (که شاید ترجمه درستی از اکانامی نباشد) پول مبنا است. یعنی اقتصاد صلواتی. همه چیز صلواتی است. آنوقت دیگر پولی موضوعیت ندارد که طمع برایِ کسبش وجود داشته باشد، دیگر ربایی نیست. خریدار کیست؟ خدا! که در قرآن آمده که خدا مشتری است...انّ الله اشتری... خداست که از انسان میخرد. آنوقت انسان به خدا مال و جانش را میفروشد. پس سعی میکند بهترینش را بفروشد. و این یعنی کیفیت و انفاق حداکثری. و همه خدمات صلواتی است. و کیفیت تضمین میشود؛ چون انسان با خدا معامله میکند. تنها اگر آدم، قابیل باشد جنس بد میفروشد. و آنوقت است که نظام قضا به کار میاید. و اینجا همه انسانها به اجبار خدا پرست هستند. نه پول پرست. و اگر خدا پرست هم نیستند، مفت خور هستند. اسیب شناسی اش هم همین است. گداپروری. که راهکار برای مدیریتش داد و از این حرفها. برخی میگویند نظام اقتصادی حکومت امام مهدی، همین است. بعید هم نیست وقتی مردمان آن دوران غربال شده اند. اول فکر کردم این همان مبادله کالا با کالا است و شاید تحجر. دیدم که این نیست. مبادله کالا با رضایت خداست. دیدم تحقق عینی نظر "درآمدی بر سود"م هست. همه فقط میدهند. و اگر بخواهند بگیرند، برای رضای خدا میگیرند.

با یاسمن از یک مغازه فَکَسَنی دور انقلاب، دو تا سمبوسه پیتزایی گرفتیم. دانه ای 1200تومان. و پر از مخلّفات. سمبوسه معمولی اش 1000تومان بود. یاسمن گفت: این با اینهمه موادش بیش از 1200 میارزد. سمبوسه 1000 این 1200؟ گفتم: احتمالاً سمبوسه معمولی اش گران است! کمی جلوتر رفتیم و ادامه دادم: اینطوری کسی که میخواهد سمبوسه معمولی بخرد، 200تومن میگذارد رویش و به حساب اینکه فرقشان کم است، آن یکی را میخرد. پس عملاً مغازه بیشتر سودِ مالی (بخوانید خسارتِ واقعی) میکند. یاسمن گفت: یعنی دکان دار این مغازه فسقلی و فکسنی اینهمه اقتصاد دان است؟ گفتم: بدبختی این است که اقتصاد را همین ها مینویسند... یک عده دزد و متقلب آمده اند راههای دزدی و تقلبشان را تئوریزه کرده اند، اسمش شده اقتصاد. ازش بانک و بورس بیرون میاورند. بانک را رباخوارها، بورس را قماربازها روی هم کرده اند. این همان شبه علم ملعونی است که چشم بچه حزب اللهی ها را هم کور کرده است.

بی ربط: بعضی وقتها حس میکنم باید فقط بنویسم. مثل الآن. در دو روز گذشته، یکبار جایی دیدم که بنده خدایی خودکارم را برداشت و دیگر رویم نشد بهش بگویم خودکارم را بده و یکبار دیگر ماژیکِ کلاس را که امانتی از دانشگاه دستم بود، دیدم استاد با خود برد و باز هم رویم نشد بگویم پسش بده. همین شد که گفتم با پول خودم نو اش را میخرم. ولی بعد احساس کردم اینها آیت است. و ترسیدم. گفتم نکند آیت این باشد که قرار است قلم از دستم بگیرند؟ و من بدون قلم؟ میمیرم...

مطالب مرتبط: اقتصاد سلامت؟ - درآمدی بر سود - اقتصاد برکت مبنا - بت بزرگ - پوستر جنبش ممانعت از جنگ با خدا - ربا، جنگ با خدا -

نظر شما چیست؟

تا کنون ۴ نظر ثبت شده است
  • عمار(معراج حضور)
  • سلام

    آیت الله کوهستانی بیان داشتند مال حرام دودمان را بر باد می دهد
    !

    متاسفانه حرام خواری بسیار رشد کرده و عملکرد دینی مردم هم همین را نشان می دهد!

    اون قسمت بی ربط زیادی بی ربط بودا

    نشانه ها رو درست انتخاب کنیم

    قلم از دست پر کشید شاید باید به دنبال قلمی دیگر باشی!

    اگر وقت دارید میتوانیم دو واحد مستمع آزاد از محضرتان آیت شناسی پاس کنیم؟
  • عمار(معراج حضور)
  • شما بلد تر از مایی

    چوب کاری نفرمایید
    یه جوریم.بغض دارم.میدونم خدت میفهمی اینو حسین آقای بوذرجمهری.
    نیم ساعت پیش داشتیم از "150 میلیون" رهبر حرف میزدیم،بنده خدا می گفت خب الان تو این گرونی چطوری میش بچه داشت؟ یا من مجرد چطور واسه زندگی متاهلیم برنامه بریزم اصن....
    بش گفتم مگه تو نونشو میدی؟اصن مگه بچه هات نون خور توان؟
    نفمید.بغضی شدم یهو.برخورد بم.
    خیلی برخورده بم حسین آقا.بغضی ام.
    یا علی.
    راستی.فرق من و آقای عباسی اینه که حداقل اگه اون حرفی بزنه بش میگن تئوری.ام من حرفام میشه حرف.خداروشکر البته بابت همین حداقلی یه نفر.اما وضع همینه.اصن همینه که بغضی شدم.
    بغضی شدم که تو بورس قمار و بانگ ربا،من مومن تازه دارم تئوری خرج اسلامی میدم که تازه اگر فقط و فقط به خاطر اسم و رسمم نباشه اگه کسی ب حرفم داره گوش میده.
    الامان.

    یاعلی
    سلام
    انشاءالله خداوند قلمتان را نگیرد
    من هم اگر قلمم را بگیرند...
    که همین‌طورها هم دارد میشود البته..!
    یاعلی

    انشالله که نمیگیرند.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی