ضریب جینی عددی است بین صفر و یک (یا صفر و صد درصد) که در آن صفر به معنی توزیع کاملا برابر درآمد یا ثروت و یک به معنای نابرابری مطلق در توزیع است. هرچه این عدد کوچکتر باشد نشان از اختلاف طبقاتی کمتر میباشد. طبق برآورد سازمان CIA در سال 2006، ضریب جینی در ایران برابر با 44.5 است.
منطقه |
نام کشور (سال) |
ضریب جینی % (بر اساس گزارش سازمان CIA) |
امریکای شمالی |
ایالات متحده امریکا (2007) |
45 |
کانادا (2005) |
32.1 |
|
اروپای غربی |
انگلستان (2012) |
32.4 |
آلمان (2006) |
27 |
|
اسپانیا (2011) |
34 |
|
اسکاندیناوی |
سوئد (2013) |
24.9 |
نروژ (2010) |
26.8 |
|
فنلاند(2008) |
26.8 |
|
اروپای شرقی |
اسلوونی (2012) |
23.7 |
روسیه (2012) |
42 |
|
اوکراین (2009) |
28.2 |
|
رومانی (2012) |
27.3 |
|
لهستان (2009) |
34.1 |
|
غرب آسیا |
ترکیه (2010) |
40.2 |
یمن (2005) |
37.7 |
|
پاکستان (2011) |
29.6 |
|
اسرائیل (2012) |
37.6 |
|
ایران (2006) |
44.5 |
|
شرق آسیا |
کره جنوبی (2013) |
30.2 |
ژاپن (2011) |
37.9 |
|
تایوان (2012) |
33.8 |
|
اندونزی (2015) |
41 |
|
چین (2014) |
46.9 |
|
امریکای جنوبی |
شیلی (2009) |
52.1 |
آرژانتین (2009) |
45.8 |
|
برزیل (2012) |
51.9 |
|
ونزوئلا (2011) |
39 |
|
افریقا |
افریقای جنوبی (2013) |
62.5 |
نامیبیا (2010) |
59.7 |
|
الجزیره (1995) |
35.3 |
|
نیجریه (2003) |
43.7 |
|
مصر (2008) |
30.8 |
با نگاهی ساده میبینید که کشورهای اروپایی اختلاف طبقاتی کمتری دارند. در عوض چین و افریقا و امریکای جنوبی وضعیت بدی از این جهت دارند. حتما خیلی سریع با خود میگویید: «آری! بنگر که غربیها باز هم راست گفتند و این اقتصاد لیبرال است که شکاف طبقاتی را در غرب کم کرده است!» اما لازم است بدانید که درست برعکس است. اگر اروپا و به خصوص کشورهای اسکاندیناوی ضریب جینی پایینی دارند و اختلاف طبقاتی کمتری، دقیقا به دلیل این است که اقتصادی کاملا سوسیالیستی را پیش گرفتهاند و خدمات عمومی فراوان و مالیاتهای زیاد و بازتوزیع ثروت در آنها رخ داده است. و علت گرایش آنها به سوسیالیزم نیز، خطر فروغلتیدن در کمونیسم است! از ترس کمونیست شدن، این کشورها تن به سوسیالیزم و عدالت اجتماعی و کسب رضایت مردم دادهاند.
و درست برعکس! شاید فکر کنید از چین گرفته تا افریقای جنوبی و شیلی و آرژانتین؛ بایستی اقتصادهای سوسیالیستی داشته باشند و به تبع، اختلاف طبقاتی کمتر! اما لازم است بدانید که دقیقا در همین کشورها، امریکا به بهانهی مبارزه با کمونیسم، چنان هجوم اقتصادی آورد که اقتصاد آنها از خود امریکا هم لیبرالتر شد. در مثال چین و روسیه البته، با وجودیکه اقتصاد آنها نیز لیبرال محسوب میشود و امریکا هم در لیبرالیزه کردن اقتصاد آنها بینقش نبود، امّا دلیل اصلی لیبرالیزم اقتصادی در این کشورها، خود کمونیسم بود! اینبار تشکیل الیگارشی دولتی شکل گرفته ناشی از کمونیسم در روسیه و چین، خود مشتاقانه به سمت لیبرالیزم پیش رفت. امّا چرا؟ چون توانست با قدرت زایدالوصف خود، اموال ارزشمند دولتی (و ملّی و مردمی) را به حراج بگذارد، و در این حراجی، خود این الیگارشی، بعنوان خریدار وارد شود و این اموال را صاحب شود! حال به جای آنکه با منصب حقوقی خود ادارهکنندهی اموال دولتی باشد، بعنوان شخص حقیقی ثروت کشور را رسماً تملّک کرد!
در این میان، وقتی وضعیت ضریب جینی ایران را در اینترنت جستجو میکنید، توصیفات عجیبی میبینید. خبرگزاریها با غرور و افتخار عنوان کردهاند که ضریب جینی ایران (44.5) یکی دو درصد کمتر از امریکا (45) است. امّا بیایید کمی تأمل کنیم. امریکا در یک اقتصاد لیبرال ضریب جینی 45 دارد و ایران در یک اقتصاد دولتی 44.5 را کسب کرده. این در حالی است که ما در ایران، اقتصاد کشورهای اروپایی مثل آلمان و فرانسه و انگلیس و سوئد را لیبرال خطاب میکنیم امّا آنها بسیار سوسیالتر و عدالتخواهتر از ما عمل کردهاند. نتیجهی منطقی این تحلیل آن است که ایران با یک اقتصاد بزرگ دولتی، چنان اختلاف طبقاتی ایجاد کردهاست که امریکا با یک اقتصاد لیبرال و خصوصی کرده است. یعنی طبقهی الیگارشی شکل گرفته در بدنهی دولت ایران، در اختلاف طبقاتی با پایینترین طبقات اجتماعی ایران، چنان ثروتمند و قدرتمند شدهاست که تنه به بزرگترین غارتگران ابرشرکتهای چندملیتی هالیبرتون و بکتل در امریکا میزند. حال جای سؤال دارد که آیا رسوایی فیشهای حقوقی، تنها به چند مدیر دولتی خاص «محدود» میشود یا اینکه صحبت از یک ابرطبقه و به معنای واقعی یک «الیگارشی» است؟ بگذارید با وجود این الیگارشی و با توجه به تجربهی روسیه و چین، از آینده یک پیشبینی کنیم. این طبقه پس از شکلگیری و کلفت کردن گردن خود در نظام دولتی ایران، حال به دنبال خصوصیسازی و فروش اموال ملّی، مردمی و دولتی است. و این به چه معناست؟ بله! درست حدس زدید! این به آن معناست که از این پس، این الیگارشی دولتی، میخواهد رسماً اموال ملّی را در یک حراج بزرگ خریداری کند تا رسماً «صاحب» و «مالکِ» «دائمی» و «قانونی» اموال مردم باشد.
کلمات کلیدی:
آلمان
اقتصاد
اقتصاد اسلامی
اقتصاد ربوی
امریکا
انگلیس
ایران
دولت و ملّت
دولت یازدهم
روسیه
ضریب جینی
عدالت
لیبرال وطنی
لیبرالیسم
مصر
چین
- ۱
- چهارشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ق.ظ
سلام. لطف دارید :)