از مقدمّهای که برای کتاب بلوغ در زندگی دوم نوشتهام:
«أخسر النّاس صفقة رجل أخلق یدیه فی آماله و لم یساعده الأیّام على أمنیّته فخرج من الدّنیا بغیر زاد و قدم على اللَّه تعالى بغیر حجّة.» : «زیانکارترین مردم آن کس است که عمرى به آرزو گذارند و روزگار وى را بمنظور نرساند و از دنیا بىتوشه برون رود و در پیشگاه خداوند دلیلى نداشته باشد.»
(نهج الفصاحه - حدیث 108)
ما بعنوان مسلمان، چقدر مجاز به رؤیاپردازی هستیم؟ در واقع مسئلهی اصلی «زمان» است. عمر بعنوانِ بازهی زمانی محدود به انسان اجازهی عملی محدود میدهد. آنچه که در حدیث مذکور نیز برجسته است «اتلافِ عمر» است. امّا انسان چرا به رؤیا میپردازد؟ ویژگی اصلی رؤیا «آزادی» است. آزادی [مساحمتاً] بی حد و حصری که انسان را به خود میکشاند. این ویژگی ذاتی بشر است که به آنچه دارد اکتفا نمیکند و به آنچه ندارد حرص میورزد امّا آنچه دنیا بر او اعمال میکند «محدودیت» است پس انسان به دنبال «فرار» از محدودیت به رؤیا پناه میآورد. و طبیعی است انسان لیبرال پیشگام در فرار از واقع به مَجاز باشد. ما به جهانهای مجازی بعنوانِ وسیله ای برای رؤیاپردازی مینگریم. همانطور مسکر وسیلهی خیالپردازی و «فرار» از واقعیّت است. آنچه که عقل را زایل میکند.
از وقتی با رنسانس ادّعای «ساختنِ بهشت در دنیا» مطرح شد انسان بصورت بچّهگانهای خواست با انگار نکردنِ «حضرتِ حق» و «حقیقت» خود را بینیاز از آن ببیند. همچون کودک خردسالی که سر به لجبازی گذاشته باشد و با انگار نکردنِ مادر و پدرش بخواهد بگوید من بدون شما هم میتوانم زندگی کنم. در این مسیر، حضرتِ حق محدودیت را در کنارِ ذات بینهایت طلب انسان آرام داده است تا انسان بتواند از دنیا جدا شده و به آن دل نبندد و با بندگی حضرتش در راه کمال و جاودانگی قدم بردارد[1]. امّا انسان غربی، این کودک گستاخ و لجباز، درست همچون پسرِ نوح میماند. در این طوفانِ عظیم میگوید: «اگر بروم بالای آن کوه نجات مییابم.» و چون کوه زیر آب رفت و پدر به وی گفت دستم را بگیر، باز لجبازانه روی میگرداند و میگوید: «آن یکی کوه بلندتر است. بالای آن که بروم نجات مییابم.» این انسانِ غربی مستکبر و لجباز مدام به خود وعدههای سر خرمن میدهد: اگر کُمُون حاصل شود خوشبخت میشویم؛ اگر اقتصاد آزاد محقق شود، خوشبخت میشویم؛ اگر منابع زمین تمام شدند به کُراتِ دیگر میرویم و خوشبخت میشویم (فرضی تخیّلی که در فیلمهایش نشان میدهد). و حالا این بشرِ مستکبر، لجباز، خیالپرداز و فراری، وعدهی سر خرمن دیگری دارد: اگر به جهانِ مجازی برویم خوشبخت میشویم. غربِ آویزان از تخنه، به ریسمانِ نامطمئنی چنگ زده است. همچون پسرِ نوح، از محدودیّت و واقعیّت فراری است و چه مضحک است فرار «از دنیا به دنیا».
چارلی بروکر (کارگردان سری black mirror - در قسمتِ دوم مجموعه به نام Fifteen Million Merits کارگردان سعی دارد تصویری نمادین از آیندهی مجازی انسان نمایش دهد. جایی که همهچیز مجازی و مصنوعی است.) در مورد عنوان سریال خود به روزنامهی گاردین اینچنین پاسخ گفت: «اگر تکنولوژی مخدر است و انسان را نئشه میکند پس، دقیقاً، اثرات جانبی این مادهی مخدر چیست؟ این فضای بین لذت و ناآرامی جایی است که آینه سیاه، سریال درامای جدید من، رویش کار میکند. «آینه سیاه» عنوان همان هست که شما روی هر دیوار، هر میز، کف هر دست، صفحه نمایش سرد و براق تلویزیون، مانیتور، و گوشیهای هوشمند میبینید.» علاوه بر اینکه مسکر به خودی خود برای مسلمان حرام است و اینکه موجب اتلافِ عمر میشود، عوارضِ دیگر این مسکر چیست؟ شاید مهمترین عارضهی این فرار به جهان مجازی آن چیزی باشد که در کلام رسول خدا عنوان شد. عارضهای که در تمام مسکرها وجود دارد. پیامبر فرمود: «و از دنیا بىتوشه برون رود». این کلامِ مختصر میتواند مقدّمهای بر یک عارضهی روانی بسیار فاجعهبار است.
در سینماییِ inception (که مخاطبینِ این کتاب قطعاً نیازمندِ تماشا و مطالعهی دقیق آن بعنوانِ یک منبع اطّلاعاتی هستند[2]) شخصیّتی وجود دارد به نام «مال» که همسرِ «کاب» است و هر دو در جهانِ مجازیِ خود به رؤیاپردازی اقدام کردهاند به نحوی که بازگشت به جهان واقعی و محدودیّتهایش برایشان بسیار سخت و تلخ شده است. «مال» شخصیتی است که عارضهی بیتوشگی را با علائمِ بالینیِ افسردگی از خود نشان میدهد. انسان با صرف کردنِ وقت در جهان مجازی و فعّالیت در آن کم کم چیزهایی میسازد و وابسته میشود. [3] ولی آیا این چیزها واقعاً هستند؟ و با بازگشت به جهان واقع آن چیزها را از دست میدهند. امّا آیا انسانها همیشه در جهان مجازی هستند؟ با خارج شدن از رؤیا، همهی رؤیا نابود میشود و انسان هیچ ندارد. حال اگر انسان عمر خود را در رؤیا بگذراند و چون رؤیا همچون حباب نابود و تمام شود، آیا انسان به یکباره احساس پوچی نمیکند؟ احساسی مشابه با آنکه انسان به یکباره تمام اموال خود را از دست بدهد و حتّی بدتر از آن دوستان و نزدیکانش را نیز یکباره از دست بدهد (اتفاقی که در جهان واقع بعید است ولی در جهانِ مجاز بسیار محتمل است). به هر میزان که انسان بیشتر به رؤیایش پرداخته باشد با از دست دادنِ آن بیشتر احساس پوچی میکند. کار حتّی از این بدتر هم میتواند باشد. انسان هر بار که از جهانِ مجازی خارج میشود انگار آنرا از دست داده است پس هرچه بیشتر به رؤیا یا جهان مجازیاش پرداخته باشد، زودتر میخواهد به جهانِ مجازی خود بازگردد. و در انتها به جایی میرسد که احساس میکند «خودِ» مجازی وی اصل است و «خود» واقعیاش فرع.[4] و آن موقع است که «خودکشی» بعنوانِ یک راه فرار کامل از واقعیت مطرح میشود. اتّفاقی که در فیلم Inception برای «مال» رخ داد و نیز فیلمِ black heaven به زیبایی آن را تصویر کرد. این بیتوشگی که در کلام رسول عظیمالشأن بیان شد حتّی بیش از این است. چه بد است انسان در این جهانِ واقعی با پرداختن به رؤیا در نهایت بیتوشه باقی بماند و در محضر عدل الهی «و در پیشگاه خداوند دلیلى نداشته باشد.»
عارضهای که نویسندهی علاقمند به «تخنه» و تکنولوژی نیز نتوانسته از کنار آن بگذرد و در فصل نهم به آن اشاره داشته: «ساکنی پیشگویی کرد که افراد بسیاری که در دورههای پر نوزاد به جهان آمدهاند به زودی بازنشسته خواهند شد و من فکر میکنم بسیاری از آنان آن اندوختهی بازنشستگی سحرآمیزی را که فکر میکردند هنگام بازنشسته شدن خواهند داشت ندارند.»
[1] «انما اخاف علیکم اثنتین، اتباع الهوی و طول الامل اما اتباع الهوی فانه یصد عن الحق و اما طول الامل فینسی الاخرة.» : «من بر شما از دو چیز میترسم؛ پیروی هوس، و آرزوی دراز، زیرا پیروی از هوس شما را از حق باز میدارد و آرزوی دراز باعث فراموشی آخرت میشود.» (الکافی، ج 2، ص 335)
[2] به نظر مترجم دغدغهمندان فضاهای مجازی نیازمند مشاهده و مطالعهی حداقل چند فیلم هستند: 1- Matrix 2- Inception 3- Black Mirror 4- Black Heaven و مستند مخصوص زندگی دوم که توسط شبکهی BBC تهیّه شده است با عنوان: Wonderland - Virtual Adultery And Cyberspace Love
[3] «من الحمق، الاتکال علی الامل.» : «تکیه کردن بر آرزوهای (طول و دراز و غیرعاقلانه) از ابلهی و حماقت است.» (غرر الحکم، ص 312)
«العاقل یعتمد علی عمله و الجاهل یعتمد علی امله.» : «اشخاص عاقل به سعی و کوشش خود تکیه میکنند، ولی انساهای نادان به آمال و آرزوهای خویش متکی هستند.» (غررالحکم، ص 43)
[4] «کثرة الامانی من فساد العقل.» : «آرزوهای زیاد، ناشی از فساد عقل است.» (غرر الحکم، ص 65.)
مطالب مرتبط: انسان، حیوانِ مست (1) - واقع رؤیایی - خلقت انسان مجازی
کلمات کلیدی:
بلوغ در زندگی دوم
جهان مجازی
خلقت انسان مجازی
دنیای مجازی
زندگی دوم
سبک زندگی
- ۹
- چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ